میرداماد
غزل ها
شمارهٔ ۱۳: اشکم ز سوز سینه چو عمان آتش است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اشکم ز سوز سینه چو عمان آتش است دریای شعله مایه باران آتش است هر دم به جانبی ز دلم شعله سر زند یاران در این خرابه مگر کان آتش است شب هر نفس که بی تو کشیدم چنان نمود کز سینه تا به لب همه پیکان آتش است تو شب به ناز خفته و من خسته تا به روز چون خار وخس که بر سر طوفان آتش است مهمان تست جان ستمدیده روز وصل مانند خشک همیه که مهمان آتش است از دل مپرس سینه در سوز خفته را این کوی را هزار خیابان آتش است گفتم که جان خسته اشراق و درد عشق گفتا گیاه خشک و بیابان آتش است میرداماد