جامی هروی
سلامان و ابسال
بخش ۶۹ - حکایت آن اعرابی اشتر گم کرده که میگفت کاشکی من نیز با اشتر خویش گم گشتمی تا هر که وی را یافتی مرا نیز با وی یافتی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن عرابی چون شد اشتر در شتاب از شتر افتاد چشمی مست خواب از سبکباری شتر چون یاریی دید کرد آغاز خوش رفتاریی چون عرابی بامداد از خواب خاست پی نبرد اصلا که آن اشتر کجاست گفت واویلا که گم گشت اشترم ماند خاطر از خیال او پرم کاش با او گشتمی من نیز گم تا نرفتی بر سرم این اشتلم هر کجا او رفت با او رفتمی تا ازین دوری به یکسو رفتمی هر که آن گم گشته را وایافتی با من آواره یکجا یافتی جامی هروی