جامی هروی
سلامان و ابسال
بخش ۶۱ - حکایت مکافات یافتن پرویز آنچه با فرهاد کرد از شیرویه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کوهکن کانبازی پرویز کرد روی در شیرین شورانگیز کرد دید شیرین سوی خود میل دلش شد به حکم آنکه دانی مایلش غیرت عشق آتش سوزان فروخت خرمن تمکین خسرو را بسوخت کرد حالی حیله ای تا زال دهر ریخت اندر ساغر فرهاد زهر رفت آن بیچاره جانی پر هوس ماند با شیرین همین پرویز و بس چرخ کین کش هم همین آیین نهاد در کف شیرویه تیغ کین نهاد تا به یک زخمش ز شیرین ساخت دور وز سریر عشرتش انداخت دور جامی هروی