فصیحی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳: من که افسردهترم از نفس مرغ خموش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من که افسرده ترم از نفس مرغ خموش کی رسد در چمن حسن توام لاف خروش جان گر از بهر نثارت نفرستم چه کنم گل مفلس چه کند گر نشود عطرفروش چه بهشت ست محبت که درو می گردند گریه زخم من و خنده گل دوش به دوش شوق بنگر که چو نامش به زبانم آید نگه از دیده سراسیمه دود تا در گوش تیغ نازی مگر احرام دلم بسته که باز زخمها هر نفس از شوق گشایند آغوش نیش مژگان تو چون چشم تو شوخست مباد چشم زخمی رسد و بشکند اندر رگ هوش همت دیده بلندست فصیحی تن زن نظری را به تماشای دو عالم مفروش فصیحی هروی