جامی هروی
سلامان و ابسال
بخش ۲۶ - حکایت آن کریمی که دعوت سفله را اجابت نکرد تا صحبت با سفلگان عادت وی نگردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون سوی اینان لئیمی پی برد لقمه ای چند از طعام وی خورد چون بخواند سفله دیگر مرا سویش آن لذت شود رهبر مرا محو گردد نامم از سلک کرام در شمار سفلگان مانم تمام سفله ای مهمانیی آغاز کرد سفلگان شهر را آواز کرد خواند یک صاحب کرم را نیز هم تا به خوانش رنجه فرماید قدم گفت باشد نفس نادان و لئیم زین دو وصف او دلی دارم دو نیم جامی هروی