نظام قاری
غزل ها
شمارهٔ ۶۳ - شیخ سعدی فرماید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش بی روی تو آتش بسرم بر میشد آبم از دیده همیرفت و زمین ترمیشد در جواب او جیب اطلس چو پر از کشمه عنبر میشد جامها جمله ازان نفحه معطر میشد سحر آشفته چو برخاستم از جامه خواب جامه میجستم و دستار بهم بر میشد در عروس تتق حجله نظر میکردم پیش چشمم در و دیوار مصور میشد علم زر بسر آنروز که دستار نمود دید دل کش خرد و صبر در آنسر میشد سوخته جبه شب برد وبمن گفت صباح دوش بی روی تو آتش بسرم بر میشد از سرم فوطه جدا مانده و بادم زده بود وز دماغ آب همی رفت و زمین تر میشد دیدم ایجامه سحر کوی گریبان ترا سینه از مهر تو چون صبح منور میشد ورق اطلس و والای تو دیدم قاری پیش او دفتر گل جمله مبتر میشد نظام قاری