کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۸: آتش و آبست و لعل و سیم و زر در جان سنگ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آتش و آبست و لعل و سیم و زر در جان سنگ جوهری بشناسد ایدل گوهر پنهان سنگ سنگ چون در فطرت خود قابل دیدار بود نقد جان را بر محک زد این بود بنیان سنگ خانه ی دارد خدا از سنگ بر روی زمین حاجیان گردند هر عیدی از آن مهمان سنگ قاف و القرآن مراد از کوه مرا دوست را هست عالم کوهیا چون کاسه ی بر خوان سنگ آتشی دارد دل سنگ از محبت در نهاد داغ دارد لاله بر جان از دل بریان سنگ بر معادن دست یابد زر سرخ آرد بدست هر که چونکوهی نشیند معتکف درکان سنگ کوهی