کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۹۶: سحر که بوی گل کز جانب گلزار میآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سحر که بوی گل کز جانب گلزار میآید ز چین طره مشکین آن دلدار میآید بدستی باده ی احمر بدستی مصحف فتوی زهی ساقی گلرویان که صوفی وا میآید جهان شد روشن از ظلمت چو آن رو گشاید زلف که از روی چو خورشیدش هزار انوار میآید ز آب دیده در کویش که آن خلد برین باشد دلم جنات تجری تحت الانهار میآید زهر شام سر زلفش هزاران کوه میپوشد که چون خورشید آنمه رو بصد اظهار میآید ز عالم گوشه گیر ای جان بیاد آن خم ابرو نشین در غار دل کوهی که یار غار میآید کوهی