کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۸۸: هر که را زلف چو زنجیر تو دیوانه کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که را زلف چو زنجیر تو دیوانه کند از دل و عقل و جهانش همه بیگانه کند از خم زلف سیاه تو بریزد جانها گر صبا زلف سمن سای تو را شانه کند چشم صیاد تو تا مرغ دلم را گیرد دام از زلف هم از خال در او دانه کند بهوای لب لعل تو که جان می بخشد دلم از خون جگر ساغر وپیمانه کند تا دل خلق جهان را ببرد ز دیده چشم و ابرو و لبت عشوه مستانه کند آفتاب رخ ماهت که نگنجد بدو کون در میان دل هر ذره ما خانه کند دل ز کوهی ببرد باز و به آتش فکند یار با چشم سیه دعوی شکرانه کند کوهی