کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۳۸: به خدا پیش جمله ذرات
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به خدا پیش جمله ذرات کرده ام همچو خاک راه حیات دیده ام در روایت از همه رو فعل اسماء وذات را بصفات می نماید بعینه او روشن ذات خود را به چشم خود ذرات همه در چرخ سیر خویش بدام یافتند از شراب حق حالات هردو عالم بخوان که یک ورق است دل انسان چو مصحف و آیات به حدیث رسول و نص کلام جای او نیست جان موجودات مصحف وجه لاینام بخوان دلت ار هست حافظ اوقات می کند نفی غیر خود همه وقت تا شود ذات خود بحق اثبات میکند مرده زنده می بینم اینکه میروید از جماد نبات زنده زان شد که ریخت حق به کرم بر سر خاک مرده آب حیات بت پرستی آنچه غیر خدا است وه که نقش هوا استلات و منات نوک مژگان قلم کن و بنویس کوهیا چونکه هست چشم دوات کوهی