کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹: هست آن آفتاب ماه نقاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هست آن آفتاب ماه نقاب مردم دیده ی اولوالالباب دل و دلدار عین یک دگراند جان چو کرد از وجود رفع حجاب نظری کن به بین به دانه و بر لب لب قشر قشر لب لباب مدح و دم کو تفاوتت نکند نیست فرقی میان آب و گلاب آفتاب قدیم لا شرقی کرد ذرات را بلطف خطاب که منم در دل تو ای ذره دل بدست آر و دلربا دریاب چشم جان بر گشادم و دیدم آفتاب منیر و در مهتاب نقش غیر و خیال باطل رفت نیست در بحر صاف موج و حباب از لب لعل ساقی باقی خورد کوهی مدام نقل و شراب کوهی