سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دمید خط و در آغوش من نمی آیی بهار گشت و به سیر چمن نمی آیی تو بوی یوسف مصری و من چو یعقوبم چرا برون شده از پیرهن نمی آیی ز وعده های تو شد گوهر دل من آب گداختم ز غم ای سیمتن نمی آیی شراب می خوری و می روی ز خود هر دم کباب می کنی و در سخن نمی آیی برو به باغ نظر کن به روی بلبل و گل چرا شکفته چنین پیش من نمی آیی درون دیده من چون نگه بود جایت تو نور چشم منی در وطن نمی آیی در انتظار وصال تو سیدا شده پیر خزان رسید و تو ای گل بدن نمی آیی سیدای نَسَفی