سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آیی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گل به سر بر زده و پا به حنا می آیی سرو من از چمن نشو و نما می آیی هر که از دور تو را دید جوان می گردد تازه روز چون خضر از آب بقا می آیی گل کند غنچه صفت خنده خود را پنهان چون تو در پیرهن شرم و حیا می آیی کوچه باغ نظرم گشته لبالب ز گلاب عرق آلوده چو شبنم ز کجا می آیی هر که در کوچه تو را دید مرا می گوید بی محابا به سر کوی بلا می آیی ز غزالان حرم آهوی مشکین شده اند دامن افشان ز بیابان خطا می آیی کعبه و بتکده بر دامنت آویخته اند به طواف دل بیچاره ما می آیی خم شده قامتم از بار غمت چون محراب بهر پرسیدنم از بهر خدا می آیی سیدا بس که سبکروح تر از برگ گلی در چمن پیشتر از باد صبا می آیی سیدای نَسَفی