سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از کدامین چمن ای سرو روان می آیی همچو گل برزده دامان به میان می آیی چین به ابرو زده چشم لبالب و غضب ترکش ناز پر از تیر و کمان می آیی ماه را پیرهن هاله به تن چاک شده پرده بر روی کشیده ز کتان می آیی آستین برزده و خنجر خونریز به دست ای جفاپیشه به قصد دل و جان می آیی بوی خون از سخن زیر لبت می آید همچو مینا به می آلوده دهان می آیی می روی چون نگه از خانه برون چابک و چست زود می آیی و از دیده نهان می آیی داغها دست به دامان تو آویخته اند مگر آتش زده بر لاله ستان می آیی سیدا را به نگاه رم آهو دریاب گر به دلپرسی صاحب نظران می آیی سیدای نَسَفی