سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوانگی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوانگی جنگ با کونین دارد مشرب دیوانگی یا معلم لیلی و مجنون ندارند احتیاج عشق استادی کند در مکتب دیوانگی خاک صحرا را به رقص آورد شور گردباد کیست می سازد تلاش منصب دیوانگی مقصد عاشق نمی گنجد به زیر آسمان باشد از اندازه بیرون مطلب دیوانگی عاقل از سنگ ملامت می کند پهلو تهی ریختند این خشت را در قالب دیوانگی داغ سودای جنون پوشیده است از چشم خلق خیره می سازد نظر را کوکب دیوانگی از سواد بی خودی هر کس نگردد بهره مند خانه زنجیر باشد مکتب دیوانگی سیدا اهل جنون را نیست در محشر حساب باد ایام خزان باشد تب دیوانگی سیدای نَسَفی