سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مددی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان به لب آمده و نیست ز جانان مددی وقت من تنگ شد ای دیده گریان مددی چین بر ابرو زده و جانب من کرد نگاه یار من بر سر جور آمده یاران مددی روزگاریست که کارم به خدا افتادست نی تو را رحم بود نی ز حریفان مددی رحم بر موی سفیدم کن و دستم برگیر پیر گردیده ام ای شاه جوانان مددی سیدا تا دم محشر نه برآیم ز خمار گر نباشد به من از ساقی دوران مددی سیدای نَسَفی