سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه یی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ای آشنای ما بود یار ملامت پیشه ای پادشاهی کو ز ملک خود نمی گیرد خبر مرده شیری بود افتاده دور از بیشه ای می روم امروز از میخانه با چشم پر آب تا چرا در پای خم خالی نکردم شیشه ای پایداری در ستون قصر دولت بی تهیت برنیاید چست در نخلی که نبود ریشه ای بر دعای خیر روح رفتگان را شاد کن خاکساران را نباشد جز گدایی پیشه ای می دهد کلکم ز فیض عالم بالا خبر در سخن چون خامه من نیست دور اندیشه ای سیدا چون کوهکن دارم به جان کندن سری کار خود را می کنم آخر به پشت تیشه ای سیدای نَسَفی