سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته یی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ای آتشی افگنده ای در دشت و صحرا رفته ای سرمه چشمی و نور چشم از من برده ای یوسف مصری ز آغوش زلیخا رفته ای سبز می گردد نهال شوخ در هر سرزمین می دواند ریشه شمشاد تو هرجا رفته ای مانده ای در انتظارت همچو بیماران مرا از سر بالینم ای رشک مسیحا رفته ای از چراغم آتش بی طاقتی گل می کند در کدامین صحبت ای هنگامه آرا رفته ای زردرویی می کشد خورشید از تنهاروی زینهار غافل مشو از خود که تنها رفته ای سیدا چون صورت دیوار گردیده است محو تا ز پیش رویش ای آیینه سیما رفته ای سیدای نَسَفی