سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه من شد آخر سبزه پشت لبت مهر گیاه من مرا طاق دو ابروی تو محراب دعا باشد مگردان روی از من کعبه من قبله گاه من من بیخانمان غیر از تو عرض دل که را گویم تو هم میری و هم سلطانی و هم پادشاه من مرا چون گردباد آخر بیابان مرگ خواهی کرد نگار من قلندر مشرب من کج کلاه من به هر جا قصد رفتن می کنم پیش تو می آیم فلک سوی تو واکرد است از هر کوچه راه من دلم را گه در آب و گه در آتش می زند خشمت به دست ظالمی افتاده طفل بی گناه من هدف از شست پاک قادراندازان حذر دارد بترس ای جنگجو هنگام صبح از تیر آه من زبانت درد من چون مغز بادام است در شکر بود خال لبت ای رشک گل قند سیاه من طبیبا بر سر بالینم از بهر چه می آیی توان فهمید حال زارم از نبض نگاه من ز کنج خانه خود سیدا بیرون نمی آیم مبادا پی برد اغیار از حال تباه من سیدای نَسَفی