سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دل زارم نفس مأیوس می آید برون بوی شمع کشته زین فانوس می آید برون در گلستانی که گردد نوخط من جلوه گر سبزه اش همچون پر طاووس می آید برون زآستین شاخ گلهای چمن وقت خزان جای هر برگی کف افسوس می آید برون نشاء می عاقبت دیوانگی بار آورد رفته رفته عاشق از ناموس می آید برون شمع رخسار که امشب خانه روشن می کند مرده پروانه از فانوس می آید برون بانگ هستی خشک مغزان را صدای رحلتست ناله واحسرتا از کوس می آید برون منعمان عهد ما هر جا که منزل می کنند از زمین قارون پی پابوس می آید برون سیدا با این فغان گر پا گذارم سوی دیر پیشباز ناله ام ناقوس می آید برون سیدای نَسَفی