سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار شدیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به سودای تو از خانه به بازار شدیم هر کجا درد و غمی بود خریدار شدیم در پی نفس و هوا بیهوده گردی کردیم این زمان در پی آن یار وفادار شدیم بلبل ما به دل بیضه تمنای تو داشت بال پرواز گشادیم و گرفتار شدیم بر رخ ما در گلزار تماشا بستند سعی ها ساخته خار سر دیوار شدیم هر رگ تن ز گرانجانی ما سستی کرد دل ز اندیشه تهی کرده سبکبار شدیم پای پر آبله را چشمه چو زمزم کردیم در ره کعبه دل قافله سالار شدیم سیدا همچو مه مصر عزیزی رو داد گر چه در چشم حسودان جهان خوار شدیم سیدای نَسَفی