سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ام همچو بوی گل درون غنچه پنهان گشته ام یک تبسم کرده ام اجزای خود پاشیده ام چون دماغ گل ز خندیدن پریشان گشته ام پشت بر دیوار هستی همچو صورت مانده ام چشم تا وا کرده ام بر خلق حیران گشته ام سر به پیش افگنده ام چشم از هوس پوشیده ام آرزو را تکمه چاک گریبان گشته ام داغ دل را از ندامت چشمه خون کرده ام مدتی بهر دوا گرد طبیبان گشته ام در تن من از حوادث های دوران رخنه هاست از تحمل سیدا کوه بدخشان گشته ام سیدای نَسَفی