سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۳۹۶: به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خاموشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به گلزاری که در وی سرو قدی نیست خاموشم ز طوق قمریان انداختند این حلقه در گوشم مرید غنچه ام از جا گریبان چاک می خیزم گرانی می کند چون گل قبای تازه بر دوشم کنار من ندیده روی مطلب از تهیدستی در این وادی کمند نارسا افتاده آغوشم کنند از غنچه چیدن گلفروشان دست خود کوته ز چشم منفعت جویای بازار فراموشم رخ دریادلی در خواب و بیداری نمی بینم حبابم چشم خود گه می گشایم گاه می پوشم به بزم هوشیاران گر روم ساقی مکن عیبم به خود میخانه می سازم گمان از بس که بی هوشم ز شب تا روز دلجویی کنم ارباب صحبت را دم آبی که از بالانشینان بود می نوشم در این کو سیدا آواز پایی از که می آید صدای خیر مقدم می برآید از لب گوشم سیدای نَسَفی