سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۳۸۷: چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چهره افروخت چو گل بهر تماشا رفتم جلوه یی کرد که چون سرو من از جا رفتم از غمش مردم و پا بر سر خاکم ننهاد گردبادی شدم و دامن صحرا رفتم عشق را خواستم و دست ز عالم شستم سوختم خانه خود را و به دریا رفتم تن لبالب ز هوا در پی یار افتادم خر پر از بار به دنبال مسیحا رفتم دست کوتاه دماغ و سر آن زلف بلند کیسه خالی من دیوانه به سودا رفتم چاک در پیرهنم چون مه مصر افگندند اشک حسرت شدم از چشم زلیخا رفتم سیدا رخت سفر از سر آن کو بستم در جگر نیشتر و آبله بر پا رفتم سیدای نَسَفی