سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۳۷۶: یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یار سرکش را به زور ناله همدم کرده ایم این کمان را ما به بازوی نفس خم کرده ایم عشقبازی جان درآرد صورت دیوار را عکس را در خانه آئینه آدم کرده ایم لب ز آب کاسه عیش خلایق شسته ایم بوسه تر از دهان چشمه غم کرده ایم میهمان ما گریبان چاک می آید برون بهر خود تا تکیه یی از دوش ماتم کرده ایم ما به بام قصر هستی چارزانو نشسته ایم در زمین بی ته خود ریشه محکم کرده ایم کعبه را از راه دل پیش نظر آورده ایم آستان خانه خود چاه زمزم کرده ایم از تماشای چمن پای نظر پیچیده ایم عمرها از گریه هم چشمی شبنم کرده ایم داغ ما با خلق چون خورشید روشن گشته است خویش را در عشق او مشهور عالم کرده ایم پای چون خورشید و مه بر هیچ در ننهاده ایم چرخ می داند که ما این کارها کم کرده ایم سیدا با دود شمع خویش قانع گشته ایم خاک در چشم چراغ جود حاتم کرده ایم سیدای نَسَفی