سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۲۸۸: باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باغبانی کو که آید گل در آغوشم کند جامه برگ کرم چون سرو بر دوشم کند سرو قدی کو که آید جا در آغوشم کند یاد عمر رفته از خاطر فراموشم کند می روم از بزم می ناخورده آن ساقی کجاست دست من بندد سبوی باده بر دوشم کند ساغرم چون کاسه گرداب عمری شد تهیست نیست در دریا حبابی رفته سرپوشم کند چون کمانی حلقه سازم گوشه گیری اختیار پیش از آن ساعت که دوران خانه بر دوشم کند در چمن مشت پر من لایق تکلیف نیست باغبان را به که از خاطر فراموشم کند سیدا از شادی و غم فارغ است آئینه ام گر به زر گیرد سپهرم ور نمد پوشم کند سیدای نَسَفی