سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۲۶۷: ای پسر آنها که پیش از برگ بارت داده اند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای پسر آنها که پیش از برگ بارت داده اند بر علف زاری نشان گوساله وارت داده اند خشک خواهد شد دماغت چون زمین شوره زار بس که آب از جویبار کوکنارت داده اند دست بر دامان زلفت بردن آنجا مشکل است در ره هندوستان یاران قرارت داده اند زودگردی چار پا و زین بدنامی به پشت زیر رانت گر چه رخش راهوارت داده اند سوی دارالضرب قلابان اشارت کرده اند برده اند و وعده های بی شمارت داده اند تنگ شد عالم به چشمت از هجوم خط و زلف جای خوابی در میان مور و مارت داده اند برده اند از جا دل خشت تو با نقش فریب تنگه های روی بستی در قمارت داده اند صورت خود را به رنگ غازه کن بازار گیر نقش بینان دست بر نقش و نگارت داده اند سرمه خاموشی امشب به کارت کرده اند کاسه های می به چشم پیر خمارت داده اند در گلستان برده سروت را ز پا افگنده اند گل به چشمانت نمایان کرده خارت داده اند خیره چشمان کرده اند آئینه ات را همچو موم پشت کارت دیده اند و روی کارت داده اند تا به تعلیمت زبانش نرم گردد همچو مغز پشت نان تازه بر آموزگارت داده اند در پی حسن خود اکنون رخت بندی بهتر است بس که اینجا روزگار نابرارت داده اند بند در پایت نشد محکم ز پند سیدا این زمان بر کف عنان اختیارت داده اند سیدای نَسَفی