سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۲۲۲: ز جا چون سرو اگر از غیرت شمشاد برخیزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز جا چون سرو اگر از غیرت شمشاد برخیزد به تعظیمش ز من چون گردباد آزاد برخیزد لب دامان او گر یک نفس از دست بگذارم چو نی از بند هر انگشت من فریاد برخیزد به ناخن از غم او گر خراشم سینه خود را ز کوه بیستون آوازه فرهاد برخیزد به قتل عاشقان مژگان او روزی که بنشیند فغان الامان از خنجر جلاد برخیزد ز بیم سوختن با تیره بختان نیست بی تابی سپند از جای هر دم بهر استمداد برخیزد اگر اهل کرم از خانه بگذارند پا بیرون ز هر نقش قدم دستی پی ایجاد برخیزد بود پیوسته دامی پهن زیر سفره زاهد مبادا بانگ جود از خانه صیاد برخیزد در این ایام اگر در خانه یی بینند مهمانی چو عید از شهر آواز مبارکباد برخیزد دهند اهل ستم ای سیدا با یکدگر یاری کمان افتد ز پا تیر از پی امداد برخیزد سیدای نَسَفی