سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۱: شمع بزمم از تماشای تو شاخ گل شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شمع بزمم از تماشای تو شاخ گل شود مردمک در دیده پروانه ام بلبل شود در چمن هر گه بشویی زلف عنبربوی خویش بید مجنون در لب جود دسته سنبل شود در جهان از همت پیران به جو راه نجات قامت خم گشته بر دریای آتش پل شود تیره بختان را نباشد از پریشانی گزیر دود هم گرد سر بر گرد دو کاکل شود میل خالش آنقدر دارد سپند شوخ من گر در آتش برده بنشانند تخم گل شود شد پریشان زلف گنج حسن تا بر باد رفت می کند دیوانگی هندو اگر بی پل شود از حواس باغبانان بس که رفتست امتیاز بعد ازین در بوستان جغد آید و بلبل شود سیدا بی قدر افتادست در ملک بخار تربیت سازند او را طالب آمل شود سیدای نَسَفی