سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۳: چو تیغ بر کمر آن باده نوش می آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو تیغ بر کمر آن باده نوش می آید زمین ز خون شهیدان به جوش می آید عنان آه که در دل نگه تواند داشت کله شکسته و کاکل به دوش می آید بغل گشاده و پوشیده جامه گلرنگ به این لباس به تاراج هوش می آید که بسته است ندانم زبان مرغان را که عندلیب ز گلشن خموش می آید به دور من شده ایام کاسه پر زهر به هر که می نگرم بانگ نوش می آید به گلشنی که تو یکره گذشته یی تا حشر صدای قافله گلفروش می آید چو سیدا لب اگر از فغان نه بربندم جهان ز ناله من در خروش می آید سیدای نَسَفی