سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۲: لاله رویی آمد و آتش به داغم کرد و رفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لاله رویی آمد و آتش به داغم کرد و رفت خار در پیراهن گلهای باغم کرد و رفت از نسیم وصل او چون گل دماغم تازه بوست خشک سالی ناامید بنده غم کرد و رفت پرتو مهتاب را از کلبه ام افگند دور روغن بی التفاتی در چراغم کرد و رفت خیربادش ریخت بر زخم دلم مشت نمک سوده الماس را مرهم به داغم کرد و رفت از می وصلش دماغم بود باغ دلگشا آمد ایام خزان تاراج با غم کرد و رفت می دهد بوی گلم خاصیت باد سموم بس که همچون گرد سیر کوچه باغم کرد و رفت پرده فانوس را همچون پر پروانه سوخت باد صرصر را همآغوش چراغم کرد و رفت سیدا سر در گریبان برده بودم غنچه وار چون نسیم صبحدم آمد سراغم کرد و رفت سیدای نَسَفی