سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۰: از رفیق رهنما طبع گدا آسوده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از رفیق رهنما طبع گدا آسوده است بر کف دست طمع کینان عصا آسوده است خاکساران را بود بی اعتباری اعتبار از شکست خویش رنگ بوریا آسوده است گرمی دوزخ چه خواهد کرد با آتش نفس از هجوم شعله کام اژدها آسوده است با سبکروحان گر آن جانان ندارند التفات برگ کاه از جذبه آهن ربا آسوده است روزیی صاحب توکل می رسد از آسمان از تردد سنگ زیر آسیا آسوده است از هلاک سرکشان پروا نباشد تاج را از شکست استخوان طبع هما آسوده است علت ناصور از مرهم ندارد بهره یی از علاج چشم کوران توتیا آسوده است خواب آسایش بود در دیده دزدان حرام پهلوی شبرو ز فکر متکا آسوده است آسیا از دانه انجیر می سازد حذر خاطر دیوانه از ارض و سما آسوده است استخوان خشک بی تشویش کی آید به دست از پی روزی مگو طبع هما آسوده است سیدا مرد هنرمند از تردد فارغ است دست اگر در کار مشغول است پا آسوده است سیدای نَسَفی