سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۳: دل در چمن مبندید آتشزده سرائیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل در چمن مبندید آتشزده سرائیست کام از جهان مجوئید صحرای کربلائیست ای باغبان در این باغ دانسته نه قدم را هرگل سر شهیدیست هر برگ بینوائیست در کوی عشقبازی مردانه پا گذارید هر منزلی طلسمیست هر گام اژدهائیست عاشق وصال وحدت زاهد سماع کثرت در هر دلی خیالی در سری هوائیست چون شمع آب و آتش کردند سازواری ما را به نفس سرکش هر روز ماجرائیست از بس که بهر روزی گردیده ام جهان را دستار بر سر من چون سنگ آسیائیست نسبت دهند خوبان با سرو قد خود را باشد سری بتان را هر جا برهنه پائیست از بس که باغبانان کردند پنبه در گوش هر جغد در گلستان مرغ سخن سرائیست چون زلف خویش آن شوخ پیچیده سر ز پندم هر حرف من به گوشش گویا هزار پائیست آغاز عشق دل را ای سیدا میازار باو مکن مدارا یار نوآشنائیست سیدای نَسَفی