سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۷: در برم دل عندلیب بوستان گم کرده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در برم دل عندلیب بوستان گم کرده است جان در اعضایم چو مرغ آشیان گم کرده است لاله صحرا دهد از خیمه لیلی نشان گردبادش خاکسار خان و مان گرم کرده است سایه اقبال می جوید سریی مغز را دولت دنیا همای استخوان گم کرده است طفل دورافتاده از مادر شود پر ریخته تیر تاب آورده آغوش کمان گم کرده است لعل چون از کان برآید قدر خود را بشکند بی صدف گوهر چو دندان دهان گم کرده است چشم گردون می شود شبها سفید از انتظار چرخ بی خورشید چون پیر و جوان گم کرده است نیست در عالم قراری سیدا خورشید را این غریب بی سر و پا کاروان گم کرده است سیدای نَسَفی