سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۹: پی صید افگنی بیرون شد از بزم شراب امشب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پی صید افگنی بیرون شد از بزم شراب امشب ز شاخ شعله در پرواز شد مرغ کباب امشب من و معشوق در یک پیرهن بودیم از مستی گریان کتان را بخیه می زد ماهتاب امشب ز خواب خویش تا صبح قیامت برنمی خیزم نهادم سر به بالین و تو را دیدم به خواب امشب ز چشم چون نگه بیرون شدی گفتی که باز آیم مگر از جانب مغرب برآمد آفتاب امشب به گلشن آمدی و جلوه را دادی سرافرازی چو باد صبح دادی سرو را پا در رکاب امشب نشستم تا سحر مانند شمع از وعده خامت به گرد چشم من می گشت ناله چنگ و رباب امشب حدیث ابروان دلکشت تکرار می کردم به روی صفحه بالین چوبیت انتخاب امشب به دنیا فتنه ها پیدا شود از غفلت شاهان تو مست افتادی و شد انجمن بی آب و تاب امشب به مجلس آمدی و شمع را چون سیدا کشتی کشیدی باده و پروانه را کردی کباب امشب سیدای نَسَفی