سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۸۳: خانه بر دوشم پریشان کو وطن دارد مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خانه بر دوشم پریشان کو وطن دارد مرا بر جنون تکلیف چاک پیرهن دارد مرا غنچه گل نیستم تا از نسیمی وا شوم روزگار رفته سر در پیرهن دارد مرا حلقه بزم است طوق بندگی بر گردنم من غلام آن که دور از انجمن دارد مرا نیست جز زاغ و زغن در آشیان بلبلان باغبان بیهوده تکلیف چمن دارد مرا همچو مرغ بیضه از پرواز کردن مانده ام بی پر و بالی گرفتار وطن دارد مرا سیر باغ آرزو کردن ندارد اعتبار دیدن گل خار دیوار چمن دارد مرا می دهد خضر حیات از عالم آبم هراس این بیابان گرد قصد ره زدن دارد مرا گردباد از بی سرانجامی نمی گردد قرار تنگدستی های دوران بی وطن دارد مرا سیدا در صحبت نادان شود دانا خموش خامه کوته زبان دور از سخن دارد مرا سیدای نَسَفی