سیدای نَسَفی
غزلیات
شمارهٔ ۴۰: ای خط سبزت بهار محشر آواره ها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خط سبزت بهار محشر آواره ها سنبل زلفت کمند گردن نظاره ها در چمن ای شعله خو تا عزم رفتن کرده ای شمع روشن کرده اند از مقدمت فواره ها کوکبم را نیست آرامی ز گردش های چرخ خواب آسایش نمی بینم در این گهواره ها روزگاری شد مروت رفته از دریادلان تر نمی گردد سرانگشتی از این فواره ها ما ز مصر امروز گویا رخت هستی بسته ایم نیست ما را کاوران غیر از گریبان پاره ها گشته ایم از شیر مادر تا جدا خون می خوریم تخت شاهی بود ما را تخته گهواره ها حسن را از خیره چشمان می رسد آخر زیان ماه می گردد هلال از الفت سیاره ها سیدا در جوی ارباب کرم نم بس که نیست آب حسرت می زند جوش از لب فواره ها سیدای نَسَفی