قوامی رازی
دیوان اشعار | قوامی
شمارهٔ ۶۱ - در غزل است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حساب عشق تو ای دوست سخت بار نجست حساب عشق تو گوئی حساب شطرنجست لب ملیح کم آوازت ارچه روح افزاست ز مکر چشم دغل باز تو دل آهن جست تو گنج حسنی و زلف تو مار خم در خم بدیع نیست اگر مار بر سر گنجست لبت بهای دل و جان دهد به گاه سخن کز آن دو کفه یاقوت گون گهر سنج است نه آب و آتش و خاک و هوائی از خوبی اگر طبایع چار است زان تو پنج است مرا پیاده عشق تو چون به دیوان خواند دلم به رنج گرو کرد گفت بی رنج است اگر قوامی با توست هیچ عیب مدار ترنج دانی جانا که جفت نارنج است قوامی رازی