سوزنی سمرقندی
غزل ها
شمارهٔ ۲ - دلبر جانان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز دیگر ره دل من دلبری جانان گرفت باز کاری کان بلا بد بر دل و بر جان گرفت باز بیچاره دلم در جور آن دلبر بماند باز مسکن جنان مسکین کوی آن جانان گرفت جان و دلرا از من آن جانان دلپرور ربود بوده و نابوده و یاد مرا نسیان گرفت ساخت کار جان و دلرا دلبر جانان ولیک سوخت از هجران تنم کز هر یکی هجران گرفت مونس جان و دل من دلبر جانان من آدمیزاد است لیکن روی و خوی جان گرفت تا بر او پیدا شوم پنهان شود از من همی گوئی از من آشکارا جان و دل پنهان گرفت روی اگر گویم بمن بنمای ننماید بمن وای حال آنکه چون من بار نافرمان گرفت طوف کردم کوی او برای روی او ناگهان از چشمه های چشم من طوفان گرفت در میان گریه ناگه آه کردم از جگر تا همه کویش بر آب و آتش سوزان گرفت هر چه کردم تا به بینم روی او سامان نشد کار چون من عاشقی هرگز کجا سامان گرفت بیدل و بجان و بی جانان و دلبر مانده ام کیست آن کوکار دشوار مرا آسان گرفت تا نیابم دلبر و جانان نیابم جان و دل بیدل و بی جان ز مولانا سبق نتوان گرفت سوزنی سمرقندی