سراج قمری
قطعه ها
شمارهٔ ۵: جام زرین فلک سیم پرا کند به صبح - جام زرکش به صبوحی زکف سیمبران
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جام زرین فلک سیم پرا کند به صبح جام زرکش به صبوحی زکف سیمبران می خور از کاسه به حدی که اگر خاک شوی مست گردند ز بوی گل تو کوزه گران شعلهٔ آتش می را چو مغان سجده گزار باشد، آهی بود از سینه ی پرخون جگران قدح می همه بر کف نه و،بردیده بنه تو چه دانی مگر از جور جهان گذران؟ خاک در چشم کش از عبرت ازیراک دراو ریزریز است چو سرمه، تن صاحب بصران شکرین است نبات زمی از بس که مزید لب شیرین سخنان ودهن لب شکران هنر اکنون همه از خاک طلب باید کرد زانکه اندر دل خاک اند همه پرهنران از گرانجانی خود همچو قدح سرسبکم بر کفم نه سبک ای ساقی ازان رطل گران دور این گنبد گردان، چو میم کرد خراب شب شده روز من از صحبت این بدگهران سراج قمری