حکیم ناصر خسرو
خوان الاخوان
بخش ۶ - جواب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
او راگوئیم که هر نادانی که او کار بحکمت کند ناچاره کار بفرمان کار بندی کند حکیم. و کار مر نفس راست بیاری عقل و هر نفسی کز عقل بهره بیش دارد کار او نیکوتر است . و چون اندر عالم هر کار کنی که هست کار بفرمان نفس همی کند چنانک دست افزارهای پیشه وران و اندامهای ایشان همی بفرمان نفسهای ایشان همی کار کند و آسیاها و دولابها که همی کار کند، بدان حکمت همی کار کند که نفس مردم اندریشان نهادست ، دانستیم که این آسیای عظیم که این عالم است بفرمان نفس همی کار کند و مر نفس را و مرین عالم را هردو را خداوندی دیگر است که او از کار کن و ناکار کن که ضد یکدیگرند برتر است. و دلیل بردرستی این قول آنست که ما هر صانعی که اندر عالم همی یابیم که بروی از رویهای بمصنوع خویش ماند، و مریشان هر دو را صانعی دیگر یابیم چنانک درود گر که صانع است و تخت مصنوع اوست و تخت همچون درود گر جسم است و بجسمی صانع مانند مصنوع است هر دو را مصنوع طبایع یافتیم بدانچ چوب نباتست و درودگر از نبات بحاصل آمده است و نبات مصنوع طبایع است چون درودگر . و طبایع همه جسم بودند صانع و مصنوع نیز مانند یکدیگر بودند . پس گوئیم که ایشان را صانه است بر افراز ایشان. پس گوئیم که نفس کلی صانع ایشان است ، باز چون درودگر را و طبایع را و نفس را جوهر یافتیم که صانع بمصنوع ماننده تر است، باید که صانع حقیقت پدید آورنده جوهر باشد نه از چیزی، و از دیگر روی چون مر عالم را از نفس اثر پذیر یافتیم دانستیم که اگر میان نفس و میان عالم همکوشکی نیستی عالم از نفس صورت و صنعت نپذیردی. و مر آن همکوشکی را میان ایشان بجوهریت یافتیم . و از جوهر برتر چیزی نشناختیم ، پس دانستیم که مبدع حق آنست که جوهر را او جوهر گردانیده است نه از چیزی بل بوحدت خویش که فراز جوهرست، و فراز جوهر نه مروهم را راه است و نه مر سخن را جای گشتن است ، و آن برتر از صفت و ناصفت است. حکیم ناصر خسرو