سعدی شیرازی
قطعه های سعدی
شماره ۱۹۴: که میگردد سرم چون آسیایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طبیبی را حکایت کرد پیری که می گردد سرم چون آسیایی نه گوشی ماند فهمم را نه هوشی نه دستی ماند جهدم را نه پایی نه دیدن می توانم بی تأمل نه رفتن می توانم بی عصایی روان دردمندم را ببندیش اگر دستت دهد تدبیر و رایی وگر دانی که چشمم را بسازد بساز از بهر چشمم توتیایی ندیدم در جهان چون خاک شیراز وزین ناسازتر آب و هوایی گرم پای سفر بودی و رفتار تحول کردمی زینجا به جایی حکایت برگرفت آن پیر فرتوت ز جور دور گیتی ماجرایی طبیب محترم درماند عاجز ز دستش تا به گردن در بلایی بگفتا صبر کن بر درد پیری که جز مرگش نمی بینم دوایی سعدی شیرازی