فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۹۴: بیاد خاک درش گر چه ای سرشک دویدی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیاد خاک درش گر چه ای سرشک دویدی بهیچ وجه بگرد مراد خود نرسیدی بدیدن رخش ای دیده چند میل نمایی درین هوس بنما جز بلا چه فایده دیدی دلا بعشق شدی چهره بارها بتو گفتم چنین مکن نشنیدی هزار طعنه شنیدی غزال من ز تو بی وجه بود میل رقیبان تو آهویی عجب است این که از سکان نرمیدی ترا چه شد که چنین بی جهت بتیغ تغافل علاقه که میان من و تو بود بریدی اگر چه هست ترا همچو ما هزار بلاکش هزار شکر که ما را ز بهر جور گزیدی نمی کشی قدم از رهگذار عشق فضولی بسی ملامت ازین رهگذر اگر چه کشیدی فضولی بغدادی