فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۸۹: ای دل ز خویش بگذر گر میل یار داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل ز خویش بگذر گر میل یار داری جر کار عشق مگزین گر عشق کار داری ای آب زندگانی می بینمت مکدر در دل مگر غباری زین خاکسار داری بر من ز تند خویی تیریست هر نگاهت برگ گلی تو اما صد نوک خار داری ای طالب سلامت بر بند راه دیده ز آن رو که بیم آفت زین رهگذار داری ساقی مکن تعلل در گردش آر ساغر تا چند تشنگان را در انتظار داری بی اختیار خواهی رفتن ز بزم عالم از کف منه پیاله تا اختیار داری از خیل نیک نامان می بینمت فضولی کز نام ننگت آید وز ننگ عار داری فضولی بغدادی