فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۸۱: نچندانم ضعیف از دوری خورشید رخساری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه چندانم ضعیف از دوری خورشید رخساری که تاب آرم گر افتد سایه بر من ز دیواری فکنده در گمان ضعف تنم باریک بینان را که در پیراهنم شخصیست یا از پیرهن تاری خبر از سوز پنهانم کسی دارد که همچون من بود در سینه اش داغی ز درد لاله رخساری من و وصل تو این طالع کجا دارم زهی دولت میسر گر شود گاهی مرا از دور دیداری چنان در ناله کردن شهرتی دارم که اهل درد ز من گویند از هر جا برآید ناله زاری تو جز بر من نکردی جور من مردم ازین شادی که در عالم نخواهی داشتن جز من گرفتاری چه می پرسی فضولی کیست در راه وفا آخر پریشان گشته سودایی رسوای بازاری فضولی بغدادی