فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۰: نمی مردم از آن تیغی که زد آن سیمبر بر من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نمی مردم از آن تیغی که زد آن سیمبر بر من اگر از پی نمی زد سایه اش تیغ دگر بر من بدین کز دیدنت در باختم دین چون شوم منکر گواهی می دهد چون روز محشر چشم تر بر من فکندی پرده از رخ نیستم از دیدنت غافل بلایی می نمایی ازتو واجب شد حذر بر من چو شمع از هجر آن خورشید شب تا روز می سوزم عجب نبود اگر نالند مرغان سحر بر من رخ از من تافت میل زینتش در دل فکن یارب که در آیینه اندازد طفیل خود نظر بر من طبیبا می فزاید ذوقم از سوز جگر هر دم دوایی ده که آن افزون کند سوز جگر بر من فضولی کمتر از مجنون نیم در عشق و رسوایی چه خواهد کرد سودای بتان زین بیشتر بر من فضولی بغدادی