فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۲۸: دل بصد عقد بجعد سر زلفت بستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل بصد عقد بجعد سر زلفت بستم شکر الله ز غم گم شدن او رستم چشم دارم که شود هستی من صرف غمت غیر ازین نیست مراد دل من تا هستم چه کشم بهر می از ساقی دوران منت لله الحمد من از جام محبت مستم هر کرا هست غم من ز تو پرسد حالم که من از خویش بریدم بتو تا پیوستم دل نبود آنکه سپردم بتو ای سنگین دل شیشه بود که بر سنگ زدم بشکستم یا بدامان تو یا بر سر خود خواهم زد با سر و کار دگر کار ندارد دستم منم آن شمع فضولی که بامید وصال تا نمردم بره او ز طلب ننشستم فضولی بغدادی