فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۹: گر چشم برخسار تو صد بار گشادم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چشم برخسار تو صد بار گشادم هر بار دو صد سیل برخسار گشادم فریاد کنان راز دلم پیش تو بگشاد هر سیل که از دیده خونبار گشادم آه از تو که ناگفته باغیار گشادی هر راز که پیش تو من زار گشادم تا چشم گشادم بتو دیدم ز تو آزار فریاد که بر خود در آزار گشادم بختم بنگر در ره او کز پی راحت در رهگذر سیل فنا بار گشادم گر سینه خراشیدم و خستم عجبی نیست راهی بدل از بهر غم یار گشادم کارم گرهی داشت از آن زلف فضولی آن زلف گرفتم گره از کار گشادم فضولی بغدادی