فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۶: دمی بی عشق خوبان پری رخسار چون باشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دمی بی عشق خوبان پری رخسار چون باشم بعالم بهر کاری آمدم بی کار چون باشم چو دیده ام قامتش از بی خودی خود را ندانستم خدا داند بوقت دیدن رفتار چون باشم شدم در تنگنای دهر بیزار از دل و از جان جدا از یار در یک خانه با اغیار چون باشم مکن از نالهای زار دور از بزم او منعم نیم در بزم او بی نالهای زار چون باشم منم چون عکس بر مرآت هستی بی شعور از خود وجود من ز دیدارست بی دیدار چون باشم رقیبان را نمی خواهم که بینم چون کنم یارب رقیبان همدم یارند من بی یار چون باشم ندارم صبر بی رویش نخواهم رفت از کویش فضولی عندلیبم بی گل و گلزار چون باشم فضولی بغدادی