ملا احمد نراقی
مثنوی طاقدیس
بخش ۲۵ - بیان در رنج سلاطین و حکام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روز و شب مشغول پاس خویشتن در حذر از خویش و از فرزند و زن تخت زرینی که بینی جای اوست تخته بندی محکم اندر پای اوست دارد اندر دل هوای سیر و گشت گشت بازار و دکان و باغ و دشت لیک پایش تخته بند است ای رفیق می نه بتواند برآید از مضیق بندیان در بند زندانش اسیر شاه خود محبوس بر تخت و سریر هرچه بندت کرد سجن است ای پسر خواه زندان باش خواهی تخت زر سوی فرزندان نه بگشاید نظر جز که بیند تیغ برانشان بسر می نبیند دختوران پردگی جز که یاد آرد ز روز بردگی یا بود در کار جنگ و دار و گیر در دویدن گه به بالا گه به زیر گه بود دنبال خصم نابکار گاه دیگر می دود بهر فرار یا گرفتار تقاضای سپاه هین بده مرسوم ما ای پادشاه بام و شامی می گذارد در تعب دردسرها می کشد بهر طلب این همی خواند وظیفه آن عمل این قصیده گفته و آن یک غزل آن یکی جوید سیور قالی زنو آید آن از بهر اسب این بهر جو ملا احمد نراقی